سبد خرید ۰
تابلو شب پرستاره (The Starry Night) با تکنيک رنگ روغن روی بوم توسط ونسان ون گوگ (وينسنت ونگوگ-Vincent Van Gogh) نقاش هلندی سبک پست امپرسيونيسم در سال 1889 کشيده شده است.
ون گوگ پیش از بستری شدن در بیمارستان روانی، چند منظره شبانه از جمله "تابلو شب پر ستاره بر فراز رن" را نقاشی کرده بود و در نهایت به خلق شاهکار "شب پر ستاره" نائل آمد.
تابلو نقاشی شب پر ستاره (The starry night) يک نقاشی منظره از آسمان شب یک روستای کوهستانی کوچک به نام سنت رمی دو پروانس Saint Remy de Provence) در جنوب فرانسه است که در سال 1889 میلادی توسط ون گوگ خلق شده است.
نقاشی شب پر ستاره سال 1941 توسط لی لی پی (Lillie P) خريداری شد و اکنون در مجموعهی دائمی موزه هنرهای مدرن در شهر نيويورک نگهداری میشود.
بریده شدن گوش ون گوگ روایات متفاوتی دارد. برخی آن را به یک درگیری با پل گوگن نقاش فرانسوی) منتسب میکنند و برخی معتقدند که خود ونگوگ برای پایان دادن به هذیان شنیدن، گوش چپ خود را بریده است و عدهای دیگر بر این باورند که ون گوگ به دلیل نداشتن توان مالی گوش خود را به عنوان هدیه برای معشوقهاش فرستاد.
تابلو شب پر ستاره (The Starry Night) با تکنيک رنگ روغن روی بوم توسط ونسان ون گوگ (وينسنت ون گوگ - Vincent Van Gogh) نقاش هلندی سبک پست امپرسيونيسم در سال 1889 میلادی کشيده شده است. اين اثر منظره ای از پنجرهی شرقی اتاق بستری ون گوگ در بيمارستان روانی دهکده سنت رمی و درست قبل از طلوع آفتاب ميباشد که به آن يک دهکدهی رويايی اضافه گرديده است. نقاشی شب پرستاره از سال 1941 توسط لی لی پی (Lillie P) خريداری شد و در مجموعهی دائمی موزه هنرهای مدرن در شهر نيويورک قرار گرفت. شب پرستاره يکی از مشهورترين نقاشیهای تاريخ فرهنگ غربی است. در اين مقاله قصد داریم گذری داشته باشيم بر آنچه که منجر به خلق شاهکار تابلو شب پر ستاره در بيمارستان روانی شده است و نظر خود ونسان ونگوگ را درباره ی اين نقاشی بدانيم؛ درباره نکاتی که اين نقاشی را به روايت داستان حضرت يوسف (ع) نسبت میدهد صحبت ميکنيم؛ تغييرات درونی ونسان ونگوگ را قبل و بعد از بستری شدن او در بيمارستان روانی و آنچه که او را به نقاشی مناظر شبانه وا میداشت بررسی مینماييم؛ تفاسير و تجزيه تحليلهای برخی منتقدان را درباره عناصر موجود در نقاشی اعم از دهکده، آسمان و درخت سرو مرور خواهیم کرد و در آخر به تاريخچهای از نقل و انتقالات اين اثر در طول زمان میپردازيم.
تابلو نقاشی شب پر ستاره (The starry night) يک نقاشی منظره تقريباً انتزاعی، از يک روستای کوچک کوهستانی است. اين اثر که در سال 1889 خلق شد از مشهورترين آثار هنرمند هلندی، ونسان ون گوگ (وينسنت ون گوگ - Vincent Van Gogh) میباشد.
تابلو شب پرستاره از جمله نقاشیهایی است که با تکنیک رنگ روغن روی بوم کشیده شده است که بیانگر فرمانروایی آسمان شبی است که درون خود ابرهای آبی چرخان، هلال ماه زرد درخشان و ستارههای تابناک دارد. یک یا دو درخت سرو به شکل شعله در میانه تصویر دیده میشود که شاخههای تاریک آنها به یکدیگر پیچیده شده و در حال حرکت به سوی آسمان هستند. در سمت راست و پایین تابلو، زیر خط افق آسمان دهکدهای در پای تپهها با کلبههایی کوچک و یک کلیسا با برج بلند قرار دارد. نور زرد رنگ خارج شده از پنجرههای مستطیل شکل کلبهها (که حامل پیام دعوت به صلح است،) در کنار ایستایی کلبهها در تقابل با آشفتگی و غلیان آسمان، گوشهای آرام را در این اثر پر تلاطم ایجاد میکند.
ون گوگ در مدت 12 ماهه بستری خود در بیمارستان روانی سنت رمی فرانسه آثار متعددی از جمله شب پرستاره را بر جای گذاشت. ایدههای او برای خلق آثارش محدود به مناظری میشد که از داخل اتاقش در بیمارستان میتوانست آنها را ببیند. گرچه موضوعات ونگوگ محدود بود اما سبک او چنین محدودیتی نداشت. او تجربههای شخصی خود را از شرایط آب و هوایی مختلف و تغییرات نور به تصویر کشید. برای مثال مزارع گندم را هم در تابستان و در زیر آفتاب سوزان و هم با ابرهای طوفانی تاریک نقاشی کرد. ون گوگ به شدت به نقاشی مناظر شب علاقه مند بود به حدی که در مورد آن نه تنها به برادرش تئو بلکه برای همکار نقاشش امیل برنارد و خواهرش ویلمیان نامههایی نوشت. از جمله ی این نامهها، نامه ای به امیل برنارد است که در آن ونگوگ ادعا میکند:
شب رنگارنگتر از روز است. در دل شب ستارگان بیش از یک سری نقاط سادهی سفید بر روی صفحهای سیاه به نظر میرسند و به رنگهای زرد، صورتی و حتی سبز ظاهر میشوند.
پیش از اینکه ون گوگ در بیمارستان روانی سنت پل بستری شود، چند منظره شبانه از جمله تابلو "شب پرستاره بر فراز رن" را نقاشی کرده بود و در نهایت به خلق شاهکار "شب پرستاره" نائل آمد. او در طول اقامت خود در بیمارستان روانی یک اتاق اضافی به عنوان کارگاه نقاشی در اختیار گرفت و 150 نقاشی از جمله نقاشی شب پرستاره را به اتمام رساند.
تابلو شب پرستاره از جمله نقاشی هایی است که با تکنیک رنگ روغن روی بوم کشیده شده است که بیانگر فرمانروایی آسمان شبی است که درون خود ابرهای آبی چرخان، هلال ماه زرد درخشان و ستاره های تابناک دارد. یک یا دو درخت سرو که به شکل شعله در میانه تصویر دیده میشود که شاخه های تاریک آن ها به یکدیگر پیچیده شده و در حال حرکت به سوی آسمان هستند. در سمت راست و پایین تابلو، زیر خط افق آسمان دهکده ای در پای تپه ها با کلبه هایی کوچک و یک کلیسا با برج بلند قرار دارد. نور زرد رنگ خارج شده از پنجره های مستطیل کلبه ها (که حامل پیام دعوت به صلح است،) در کنار ایستایی کلبه ها در تقابل با آشفتگی و غلیان آسمان گوشه ای آرام را در این اثر پر تلاطم ایجاد میکند.
ون گوگ در مدت بستری 12 ماهه خود در بیمارستان روانی سنت رمی در فرانسه آثار متعددی از جمله شب پرستاره را بر جای گذاشت. ایده های او برای خلق آثارش محدود به مناظری میشد که از داخل اتاقش در بیمارستان میتوانست آن ها را ببیند. گرچه موضوعات ون گوگ محدود بود اما سبک او چنین محدودیتی نداشت. او تجربه های شخصی خود را از شرایط آب و هوایی مختلف و تغییرات نور به تصویر کشید. برای مثال مزارع گندم را هم در تابستان و در زیر آفتاب سوزان و هم با ابرهای طوفانی تاریک نقاشی کرد. ون گوگ به شدت به نقاشی مناظر شب علاقه مند بود و در مورد آن نه تنها به برادرش تئو بلکه برای همکار نقاشش امیل برنارد و خواهرش ویلمیان نامه هایی نوشت. از جمله ی این نامه ها، نامه ای به امیل برنارد است که در آن ادعا میکند شب رنگارنگ تر از روز است و ستارگان بیشتر از نقاط سفید ساده روی صفحهی سیاه هستند و به رنگ های زرد، صورتی و حتی سبز ظاهر میشوند. پیش از این که ون گوگ در بیمارستان روانی بستری شود، چند منظره شبانه را از جمله تابلو "شب پرستاره بر فراز رن" را نقاشی کرده بود و در نهایت به خلق شاهکار "شب پرستاره" نائل آمد. او در طول اقامت خود در بیمارستان روانی یک اتاق اضافی به عنوان کارگاه نقاشی در اختیار گرفت و 150 نقاشی از جمله نقاشی شب پرستاره را به اتمام رساند.
نقاشی شب پرستاره ون گوگ که در کارگاه طبقه همکف نقاشی شده است را نمیتوان تصویر ذهنی و فرضی او دانست چرا که این منظره ای است که از پنجرهی شرقی اتاق خواب وی در طبقه دوم دیده میشد و ون گوگ در طول مدت اقامتش در بیمارستان 21 بار آن را با کمترین میزان تغییر نقاشی کرده بود که تابلو شب پر ستاره یکی از این 21 نقاشی محسوب میشود.
ون گوگ این منظره را در ساعات مختلف روز و در شرایط متفاوت آب و هوایی از جمله طلوع آفتاب، طلوع ماه، روزهای آفتابی و گرم، روزهای بارانی و روزهای طوفانی به تصویر کشیده است. زمانی که کارکنان بیمارستان به ون گوگ اجازه نمیدادند در اتاق خواب خود نقاشی کند او در آنجا با جوهر یا ذغال روی کاغذ طراحی میکرد. عنصر تصویری که تمام این نقاشی ها را به هم پیوند میدهد خط موربی است که از سمت راست وارد میشود و تپه های کم ارتفاع را به تصویر میکشد. در 15 نسخه از 21 نسخه، درختان سرو بالاتر از دیواره ی دور محوطهی مزرعهی گندم دیده میشود و در 6 مورد از نقاشی ها که مهمترین آن ها شب پر ستاره است درختان سرو بزرگتر و نزدیک تر به چشم بیننده نقاشی شده است. یکی از اولین نقاشی های ون گوگ از منظره ی این پنجره تابلوی "چشم انداز کوه های پشت سنت رمی" است که اکنون در کپنهاگن قرار دارد. ون گوگ تعدادی طرح برای این نقاشی داشت که یکی از آن ها "حصار مزرعه گندم بعد از طوفان" است که یک نمونه ی معمولی میباشد. مشخص نیست که این نقاشی در کارگاه و یا خارج از کارگاه وی کشیده شده است. او در نامه ی خود به تاریخ 9 ژوئن توضیح داده بود که چند روزی را در محیط بیرون کار کرده است. ون گوگ در نامه ای دیگر به خواهرش ویل در تاریخ 16 ژوئن دو منظره از نمای بیرونی این پنجره را که آن ها را به تصویر کشیده بود توصیف کرده است، یکی از این دو تابلو، "مزرعه ی سبز" میباشد که اکنون در پراگ است و اولین نقاشی او در دوران بستری است که به طور قطع در محیط بیرون از کارگاه نقاشی شده است. دومین تابلو هم "مزرعه ی گندم" میباشد که اکنون برای مطالعه بر روی آن در نیویورک نگهداری میشود. دو روز بعد از تاریخ این نامه ونسان ون گوگ شاهکار "شب پرستاره" را نقاشی کرد.
"شب پرستاره" تنها منظره ی شبانه در سری نقاشی های ون گوگ از پنجره ی اتاق خوابش است. در اوایل ماه ژوئن ونسان به برادرش تئو نامه ای نوشت: "امروز صبح قبل از طلوع آفتاب حومه شهر را از پنجره ام دیدم در حالی که در آسمان چیزی جز ستاره ی صبح که بسیار بزرگ به نظر میرسید دیده نمیشد." محققان دریافتند که سیاره ی ونوس در بهار سال 1889 در قسمت جنوبی شهر پروونس قابل مشاهده بوده است و در آن بازه ی زمانی سیاره ی ونوس بیشترین درخشش خود را داشته است. بنابراین درخشان ترین ستاره در نقاشی درست در سمت راست درخت سرو از نگاه بیننده در واقع همان سیاره ی ونوس یا زهره است.
با توجه به سوابق نجومی که محققان از وضعیت ماه در روز کشیده شدن تابلو در درست دارند، وضعیت هلالی گونه ماه در تابلو شب پرستاره با واقعیتی که ون گوگ از ماه در آن شب میدیده است هیچ تطابقی ندارد و ماه نقاشی شده در سمت راست و بالای نقاشی صرفاً تصویر ذهنی ون گوگ میباشد. به همین شیوه روستایی که در پایین تصویر کشیده شده هم از منظره ی پنجره قابل مشاهده نبوده و ون گوگ احتمالا تصویری که قبلاً از تپه ی بالای روستای سنت رمی دیده بوده را به تصویر کشیده است.
اکثر مردم ون گوگ را به عنوان یک نقاش سبک اکسپرسیونیسم (Expressionism) میشناسند و در عین حال شایعاتی دربارهی دیوانگی و مشکلات روانی او نیز مطرح است. بریده شدن گوش ون گوگ از جمله موضوعاتی است که داستان های متفاوتی برای آن نقل میشود. به طور مثال برخی آن را به یک درگیری با پل گوگن (نقاش فرانسوی) منتسب میکنند و برخی معتقدند که خود ون گوگ برای پایان دادن به هذیان شنوایی از گوش چپ خود، آن را برید و عده ای دیگر بر این باورند که ون گوگ به دلیل نداشتن توان مالی گوش خود را به عنوان هدیه برای معشوقه اش فرستاد. هر چند او چیزی از این اتفاق به یاد نمیآورد، اما این اتفاق در سال 1888 رخ داد و پس از چندی او روانه بیمارستان روانی سنت رمی گردید. ون گوگ در دوران بستری در بیمارستان روانی تنها از طریق پنجره اتاقش با دنیای بیرون در ارتباط بود و همین منظره منجر به خلق تابلو شب پرستاره شد و اگر آن را با تابلو "شب پرستاره بر فراز رن" مقایسه کنیم متوجه تغییرات احوال درونی و تشویش ذهنی او میشویم.
او در دوران خلق این نقاشی میگوید: "من رویای دیگری را میبینم، در این لحظه خورشید، ماه و یازده ستاره به سمت خم شده اند."
علاوه بر گمان مردم نسبت به دیوانگی ون گوگ، منتقدان هنری هم او را دیوانه میپنداشتند. در آن زمان نظرات منتقدین تاثیر بسزایی بر دیدگاه مردم نسبت به هنرمندان داشت. منتقدان نقاشی های ون گوگ را آشفته، بی نظم و حتی خام میدانستند. دلیل این دیدگاه تفاوت آثار او با دیگر نقاشی های رئال (واقع گرا) مناظر آن زمان بود. بر خلاف اکثر نقاشی های قرن 19 ام که بیشتر بر واقعیت تاکید داشتند ون گوگ بیشتر به کشیدن نقاشی های مبالغه آمیز (که بیانگر احساسات و آشوب های درونی او باشد،) علاقه مند بود. هر چند ون گوگ در زمان خودش به درستی درک نشد اما نقاشی های او از جمله اثر مورد بحث ما سبب شکل گیری سبک اکسپرسیونیسم در ذهن گروهی از نقاشان قرن بیستم گردید.
همانطور که میبینیم در این اثر 11 ستاره نقاشی شده است که این تعداد ستاره به داستان حضرت یوسف و 11 برادرش (که در کتاب مقدس به آن اشاره شده است) شباهت دارد. در این داستان حضرت یوسف (ع) علی رغم کارهای نیکی که برای برادرانش انجام داد، موفق نشد نظر برادرانش را جلب کند و در آخر او را به درون چاه انداخته و بعد از رهایی از چاه سال های زیادی را به عنوان برده سپری کرد. شاید بتوان زندگی ون گوگ را هم به همین داستان تشبیه کرد. او نیز علی رغم تلاش هایی که در جهت جلب نظر منتقدان کرد در نهایت نتوانست آن ها را با خود همراه کند. منتقدان او را دیوانه میدانستند و در نهایت ون گوگ در بیمارستان روانی بستری شد. پس میتوان گفت که 11 ستاره ی نقاشی ون گوگ نماد منتقدان اوست. حال سوالی که پیش میآید این است که اگر آن 11 ستاره نماد منتقدان ون گوگ است پس خود او در کجای نقاشی قرار دارد؟ با توجه به حالات روحی و افسردگی ون گوگ و تیرگی و ترسناکی درخت سرو شاید بتوان آن درخت را که در نقاشی میبینیم به ون گوگ نسبت داد. همان طور که درخت سرو در دیگر آثارش مانند "مزرعه ذرت با سروها" نیز دیده میشود. این درخت با ابعاد بزرگ و رنگ تیره تضاد قابل توجهی را با روشنی ستارگان به وجود میآورد. همین تضاد میتواند نشانهی تقابل سرو و ستارگان یعنی خود ون گوگ با منتقدانش باشد.
علی رغم تعداد زیاد نامه هایی که ون گوگ نوشت، او در مورد تابلو "شب پرستاره" بسیار کم صحبت کرده است. در نامه ای که ون گوگ در تاریخ 20 سپتامبر سال 1889 برای برادرش نوشت، او به لیستی از نقاشی هایش در نامه خود اشاره کرد که قرار بود آن ها را برای برادرش در پاریس ارسال کند و از این تابلو با عنوان "مطالعه شبانه" یاد کرد. بعد از لیست این نقاشی ها او اشاره کرده است: " در مجموع تنها مواردی که من کمی آن ها را خوب میدانم عبارتند از : مزرعه گندم، کوه، باغچه، درختان زیتون با تپه های آبی، ورود به معدن و پرتره و بقیه حرفی برای گفتن ندارند." کلمه ی "بقیه" در این نامه شامل تابلو شب پر ستاره نیز میشود. او حتی وقتی که تصمیم گرفت ارسال سه نقاشی از این مجموعه را به منظور صرفه جویی در هزینه های پست به تعویق بیاندازد، تابلو شب پر ستاره یکی از نقاشی هایی بود که وی ارسال نکرد. در نهایت در نامه ای به دوست نقاشش امیل برنارد در اواخر نوامبر 1889 ون گوگ از این نقاشی به عنوان یک ناکامی یاد کرد.
ون گوگ همیشه با امیل برنارد و مخصوصاً پل گوگن بر سر این موضوع بحث میکردند که آیا باید همانطور که ون گوگ ترجیح میداد با نگاه کردن به طبیعت باید آن را نقاشی کرد یا طبق نظر گوگن باید با استفاده از قدرت تخیل و تصویر سازی ذهنی نقاشی را به صورت انتزاعی خلق کرد. در نامه ای که ون گوگ به برنارد نوشت، تجربیات خود را از زندگی 9 هفته ای خودش در کنار گوگن در پاییز و زمستان 1888 این گونه بیان میکند: " وقتی گوگن در آرل بود من یک یا دو بار به صورت انتزاعی نقاشی کردم و همانطور که میدانی دوست عزیز، این دلهره آور و ترسناک بود و خیلی زود باعث گمراهی و رسیدن به بن بست شد ولی با این حال یک بار دیگر به خودم اجازه دادم که دوباره گمراه شوم و در این نقاشی ستاره هایی که خیلی بزرگتر از واقعیتشان هستند را ترسیم کنم و در فضای بین ستاره ها را پر کنم که این شکستی دیگر برای من بود. منظور ون گوگ از این جمله چرخش های اکسپرسیونیستی میباشد که در قسمت میانی و بالای نقاشی کشیده شده است.
تعداد مناظر شبانه که توسط ون گوگ نقاشی شده است محدود بوده و دلیل آن مشکل تاریکی در چنین صحنه هایی از طبیعت است. اولین نقاشی مجموعه مناظر شبانه ون گوگ تابلو "تراس کافه در شب" بود که در اوایل سپتامبر سال 1888 نقاشی شد و پس از آن در همان ماه تابلو "شب پرستاره بر فراز رن" خلق شد. از نوشته های ون گوگ این چنین برمیآید که هدف از کشیدن این آثار، مطالعات او درباره ی شب و به خصوص شب های پرستاره میباشد.
بلافاصله پس از ورود ون گوگ به آرل در فوریه 1888 او به تئو این چنین نوشت: "من به یک شب پر ستاره در بالای درختان سرو و یا شاید در بالای مزرعه گندم نیاز دارم. اینجا شب های بسیار زیبایی دارد." در همان هفته او به برنارد هم نامه ای فرستاد با این مضمون که یک آسمان پرستاره همان چیزی است که من باید آن را نقاشی کنم، همانطور که در روز میخواهم سعی کنم که یک علفزار سبز را با قاصدک هایش بکشم." او ستارگان را به مقاصدی بر روی نقشه تشبیه کرد و به این نتیجه رسید که همانطور که برای مسافرت بر روی زمین به قطار نیاز داریم برای رفتن به یک ستاره به مرگ محتاجیم و چنین میگوید: " ما مرگ را میگیریم تا به یک ستاره برسیم." گرچه در این مرحله از زندگی ون گوگ، او از دین سرخورده شده بود اما به نظر میرسید او اعتقاد خود را به زندگی پس از مرگ از دست نداده است. حالت دوگانه ی ون گوگ در نامه ای که به تئو بعد از کشیدن نقاشی "شب پرستاره بر فراز رن" نوشته است مشهود بوده و او اعتراف میکند که " من شدیداً نیاز دارم که چیزی را (در مورد دین) بیان کنم بنابراین میخواهم شب ها به بیرون بروم و ستاره ها را نقاشی کنم.
آلبرت بوئیم تاریخ شناس هنری ادعا میکند هر چند که ون گوگ هرگز در نامه های خود نامی از ستاره شناس معروف فلاماریون نبرده است اما احتمالا از نقشه های سحابی مارپیچ فلاماریون آگاه بوده و از آن ها در نقاشی های خود استفاده کرده است. بوئیم شکل های دایره وار آسمان در میانه ی تابلو را به یک کهکشان مارپیچی تعبیر میکند که عکس هایی از این کهکشان های مارپیچ در آن زمان در رسانه ها نیز منتشر شده بود. وی ادعا میکند که تنها عناصر غیر واقعی نقاشی روستا و گرداب های موجود در آسمان است. این چرخش ها بیانگر درک ون گوگ از کیهان به عنوان یک مکان زنده و پویاست.
ستاره شناس معروف چارلز ویتنی، تئوری دیگری را در مورد حرکات چرخشی در آسمان تابلو شب پرستاره تائید میکند، نظریه ای که بیان میکند این حرکات چرخشی میتواند نشان دهنده ی باد باشد. بوئیم نکته ی دیگری را نیز بیان میکند که سایه های روشن آبی رنگ در بالای خط افق اولین نشانه های نور صبح گاهی است.
برخی منتقدان روستایی که در پایین تابلو نقاشی شده است را یادآور وطن ون گوگ یعنی هلند دانسته و برخی دیگر آن را به طرح هایی که او از شهر سنت رمی کشیده بود نسبت میدهند. در هر صورت این روستا یک بخش خیالی و اضافه شده بر نقاشی است و از پنجره اتاق خواب بیمارستان قابل مشاهده نیست.
از دیرباز در فرهنگ اروپایی درختان سرو با مرگ همراه بوده اند، گرچه نمی توان به یقین گفت که ون گوگ قصد داشته تا چنین معنای نمادینی در تابلو شب پرستاره بیان کند. در آوریل سال 1888 ون گوگ در نامه ای برای برنارد به "سروهای تشییع جنازه" اشاره کرده است.
شاپیرو تاریخ شناس هنری از درخت سرو در نقاشی به عنوان "نمادی مبهم از تلاش انسانی" یاد می کند. بوئیم این تئوری را در مورد شب پرستاره این گونه به کار می برد که درخت سرو نماد تلاش ون گوگ برای رسیدن به بی نهایت است. وژتک ژیرات مورخ هنری می گوید: برای ون گوگ سروها به عنوان ستون های هرمی شکل طبیعی و بومی عمل می کنند که سبب ایجاد پیوند بین آسمان ها و زمین است.
ون گوگ بعد از تاخیر در فرستادن تابلوهایش، در 28 سپتامبر 1889 تابلو شب پرستاره را به همراه 9 یا 10 نقاشی دیگر برای تئو در پاریس فرستاد. تئو کمتر از 6 ماه پس از ونسان در ژانویه ی 1891 درگذشت. سپس جوانا (همسر تئو) سرپرست میراث ون گوگ شد. او این نقاشی را در سال 1900 در پاریس به جولیان لکرک فروخت و او در سال 1901 آن را به دوست قدیمی گوگن یعنی امیل شفنکنر فروخت. جوانا پیش از آن که امیل تابلو را به گالری اُلدنزیل در رتردام بفروشد آن را دوباره در سال 1906 خرید. از سال 1906 تا 1938 تابلو متعلق به ژرژ پی ون استوک از رتردام بود که آن را به پل رزنبرگ از پاریس و نیویورک فروخت. به واسطه ی رزنبرگ بود که موزه ی هنرهای مدرن نیویورک این اثر فاخر را در سال 1941 بدست آورد.
این نقاشی توسط دانشمندان موسسه فناوری رچستر و موزه هنرهای مدرن در نیویورک مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل رنگدانه ها نشان میدهد که آسمان با رنگ آبی سیر و لاجوردی کشیده شده و برای ستارگان و ماه از رنگ زرد هندی و زرد اکسید روی استفاده شده است.
در این مطلب تابلو شب پرستاره (The starry night) که توسط ونسان ون گوگ (وینسنت ون گوگ - Vincent Van Gogh) (نقاش هلندی سبک پست امپرسیونیسم) در سال 1889 کشیده شده است را مورد بررسی قرار دادیم. با روند شکل گیری و خلق این اثر که منظره ای از پنجرهی شرقی اتاق بستری ون گوگ در بیمارستان روانی سنت رمی و درست قبل از طلوع آفتاب می باشد، آشنا شدیم . نظر ونسان ون گوگ را در باره این شاهکار که اکنون یکی از مشهورترین نقاشی های تاریخ فرهنگ غربی است، دانستیم. در این مطلب گذری داشتیم بر تغییرات درونی ونسان ون گوگ در قبل و بعد از بستری او در بیمارستان روانی و آن چه او را به نقاشی کردن مناظر شبانه وا می داشت. درباره نکاتی که این نقاشی را به روایت داستان حصرت یوسف(ع) نسبت می دهد صحبت کردیم؛ مروری هم داشتیم بر تفاسیر و تجزیه تحلیل های برخی منتقدان و تاریخ شناسان هنری که درباره عناصر موجود در نقاشی اعم از دهکده، آسمان و درخت سرو، ارائه داده اند.
کلیه حقوق این سایت متعلق به سفارشیک میباشد.
طراحی فروشگاه اینترنتی با ایران دیزاین